با یادگیری 4C بازاریابی، تصویر برند خودتان را بهبود بخشید، مشتری جذب کنید و محصول یا خدمات خود را در رقابت نگه دارید

هزاران راه برای بازاریابی کسب و کار شما وجود دارد. هر بار، ممکن است شخصی از راه برسد و توصیه کند یک وبلاگ راه اندازی کنید، یک استراتژی برای شبکه‌های اجتماعی داشته باشید یا چند دوره بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ را بگذرانید.

اگر در حفظ و اجرای توصیه‌های بازاریابی کسب و کارهای کوچک مشکل دارید، پیروی از سیستمی مانند 4C بازاریابی می‌تواند مفید باشد. 4C از چهار ستون اصلی استراتژی بازاریابی شما تشکیل شده است:

  • مصرف کننده (consumer)
  • ارتباطات  (communication)
  • هزینه (cost)
  • راحتی (convenience)

 این 4 مورد می‌توانند شما را در دریای پهناور بازاریابی راهنمایی کنند.
چند دهه پیش، 4P بازاریابی یکی از محبوب‌ترین مفاهیم بازاریابی بود، اما 4C مفهوم جدیدتری است که برای تمرکز بیشتر بر مصرف کننده جایگزین آن شد. 4C به شما کمک می‌کند مشتریان جدیدی جذب کنید، محصولات و خدمات خود را بفروشید و وفاداری به برند را تقویت کنید.

تکامل 4P به 4C بازاریابی

4C بازاریابی

در سال 1990، باب لاتربورن، مقاله‌ای برای عصر تبلیغات نوشت و در آن 4C را جایگزینی برای 4P  معرفی کرد که توسط E. Jerome McCarthy اختراع شد. او مقاله را با بیان این مطلب شروع می‌کند: «زمان بازنشستگی 4P معروف مک کارتی، گل سرسبد آموزش‌های بازاریابی فرا رسیده است.»

4P مک کارتی شامل محصول (Product)، قیمت (Price)، مکان Place)) و تبلیغات (Promotion) بودند. 4C عبارتند از مصرف کننده (Consumer)، ارتباطات (Communication)، هزینه (Cost) و راحتی (Convenience). از آنجایی که مدل 4C بر بازاریابی برای هزاره جدید و فناوری و تغییرات ذهنی ناشی از آن متمرکز شده است، بیشتر از 4P مورد پذیرش و استفاده قرار گرفته است.

شما می‌توانید مدتی را صرف شناخت بیشتر P و C ها، کنید و ببینید کدام را می‌توانید از هر دو مورد در کسب و کار خود اعمال کنید. هنگامی که برند خود را بازاریابی می‌کنید، صرف زمان برای تجزیه و تحلیل بهترین مسیر برای محصول یا خدمات خاصتان می‌تواند در دراز مدت در زمان، انرژی و هزینه شما صرفه‌جویی کند.

4C بازاریابی چیست؟

ارزیابی اینکه کالای شما چقدر برایتان هزینه دارد و چقدر برای مشتریتان هزینه دارد می‌تواند به شما در تعیین ارزش کلی آنها کمک کند.

در آمیخته بازاریابی 4C ، لاتربورن از بازاریابان و تاجران می‌خواست که تمرکز خود را بر روی ارائه بیشترین محصول ممکن با بهترین قیمت نگذارند و در عوض آگاهانه برنامه پیشنهادی و بازاریابی خود را با در نظر گرفتن مشتری ایده آلشان ایجاد کنند.

 1. مصرف کننده

لاتربورن به جای تمرکز بر خود محصول، احساس کرد که خواسته‌ها و نیازهای مصرف کننده مهم‌تر است، زیرا شما فقط می‌توانید آنچه را که مردم می‌خواهند بخرند، بفروشید. پس از جنگ جهانی دوم، مشتریان به دنبال این بودند که بهتر زندگی کنند و این کار را با پر کردن خانه‌هایشان با اشیاء جدید انجام دادند. از دهه 1990 تا امروز، مشتریان اکنون “اشیاء” خود را با دقت بیشتری انتخاب می‌کنند.

2. هزینه

او به جای قیمت، روی هزینه ارضای خواسته‌ها یا نیازهای مصرف کننده تمرکز کرد. به گفته خودش: «اگر همبرگر می‌فروشید، چیزی که در برابر آن می‌فروشید، فقط یک همبرگر نیست. هزینه زمان رانندگی به سمت محل شما، هزینه عذاب وجدان خوردن گوشت، هزینه احساس گناه برای نخریدن همبرگر برای بچه‌ها و …

 ارزش، خریدِ بزرگترین همبرگر به ارزان‌ترین قیمت نیست. این یک معادله پیچیده است که به تعداد زیر مجموعه‌های مشتریان، راه‌حل‌های صحیح مختلف دارد.» وقتی نوبت به بازاریابی محصول می‌رسد، مهم است که ارزشی را که به مخاطبان ارائه می‌دهید به آنها یادآوری کنید.

3. ارتباطات

در مرحله بعد، او به جای تبلیغات، بر ارتباطات، به ویژه ایجاد گفت و گو با پایگاه مشتریان تاکید کرد. با ارتباط با مشتری به جای دستکاری ذهن آنها با تبلیغات، رابطه قوی‌تری با آنها ایجاد خواهید کرد.

4. راحتی

در نهایت، او ترجیح داد به جای خود مکان فیزیکی، روی راحتی برای خرید تمرکز کند. از آنجایی که مردم می‌توانند یک کالا را در مکان‌های مختلف زیادی بخرند – در یک فروشگاه، به صورت آنلاین یا در شبکه‌های اجتماعی – خرید کمتر به خود مکان مربوط می‌شود و بیشتر به انتخاب مکانی که مشتری شما ترجیح می‌دهد خرید کند مرتبط است. هر چه بتوانید در مکان‌های بیشتری حضور داشته باشید و همچنان تجربه‌ای با کیفیت ارائه دهید، بهتر است.

مزایای 4C بازاریابی

علیرغم این واقعیت که بیش از سی سال پیش اختراع شد، 4C در بازاریابی هنوز هم مزایای زیادی دارد. با تمرکز بر اینکه مشتری شما چه کسی است، چرا به پیشنهاد شما علاقه مند است و از کجا به محصولات شما دسترسی خواهند داشت، می‌تواند در این موارد کمک کند:

  • با متمایز کردن خود از آنچه دیگران ارائه می‌دهند، رقابت را افزایش دهید.
  • بازار هدف را با مشخص کردن مخاطبانی که بیشترین ارزش را برای پیشنهاد شما دارند، شناسایی کنید.
  • با ایجاد اعتماد بیشتر در مورد پیشنهادتان، تصویر برند را بهبود بخشید.
  • با ایجاد ارتباط مداوم با مخاطبان خود از طریق تبلیغات، رسانه‌های اجتماعی و پست‌های وبلاگ، خلاقیت و همکاری را تقویت کنید.
  • با توجه به نیاز و ارزش مشتریان خود، با خواسته‌های مصرف کننده سازگار شوید.
  • رویکرد مشتری مداری را با در نظر داشتن مشتری خود در تمام مراحل ایجاد، برندسازی، بازاریابی و فروش محصول یا خدمات خود اولویت بندی کنید.

نکاتی برای استفاده موفق از 4C بازاریابی

بهترین راه برای استفاده از یک سیستم بازاریابی مانند 4C این است که آن را با محصول یا خدمات منحصر به فرد خود تطبیق دهید. همچنین مهم است که مطمئن شوید استراتژی شما قابل دسترس و پایدار است.

اگر یک سیستم بازاریابی باورنکردنی ایجاد کنید که زمان استفاده از آن یا منابع لازم برای اجرای آن را نداشته باشید، مثل این است که اصلاً یک سیستم بازاریابی ندارید. بنابراین در طول چند هفته آینده زمان بگذارید و واقعاً ارزیابی کنید که چگونه می‌توانید 4C را به بهترین نحو در کسب و کار خود جا دهید. چند نکته که باید در نظر داشته باشید عبارتند از:

  • با شناختن مخاطبان خود به یک آهنربایی برای جذب مشتری تبدیل شوید و بدانید چه کسانی را بازاریابی می‌کنید
  • با استفاده از رسانه‌های اجتماعی یا خبرنامه‌های ایمیل، درب گفتگو را باز کنید
  • با فعال ماندن در دایرکت‌های رسانه‌های اجتماعی و خواندن نظرات، شنونده خوبی باشید
  • با خواندن وبلاگ‌های بازاریابی، کتاب‌های تجاری و مشورت با افراد با تجربه‌تر در زمینه خود، یادگیری را ادامه دهید.

استراتژی مارکتینگ خود را به سطح بعدی ببرید

بهترین استراتژی بازاریابی، استراتژی است که برای مهارت‌ها، پیشنهادات و مخاطبان ایده آل شما بهینه شده باشد. آشنایی با مخاطبان و بازار می‌تواند به شما کمک کند تا حداکثر از 4C استفاده کنید.

امروز، ممکن است مدتی را صرف ارزیابی نحوه استفاده کسب‌وکارتان از 4C کنید و ببینید آیا زمینه‌هایی وجود دارد که می‌توانید پیشرفت کنید.

منبع

از همین نویسنده: